۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۳, دوشنبه

توی قطار نشسته بودم، کوپه ویژه خواهران ، و از شانس خیلی خیلی ویژه من(نمیگم خوب یا بد)بقیه همه چادری بودند و بسیار مومن....
بحث جوک ساختن شد و یکی از خانوم های بسیار بسیار مومن گفت که ذهن کدوم آدم خلاقی این همه جوک رو در مورد ترک ها و لر ها و رشتی ها و ........ می سازه؟هر کسی یه چیزی گفت..یکی گفت خودشون...یکی گفت ما فارس ها..یکی گفت نمیدونم و........

خانوم بسیار بسیار مومن بعد از چند ثانیه سکوت فرمودند: نه ....اشتباه کردید....دشمن....آمریکای جنایت کار....و بعد سری از روی افسوس تکون دادند و گفتند:مرگ بر آمریکا....
تنها کاری که کردم این بود که تا چند دقیقه از پنجره به بیرون نگاه کنم تا چشم های گشاد شده ام رو نبینه...همین...

هیچ نظری موجود نیست: